۱۳۹۳ آذر ۱, شنبه

از رموز حروف دلبری

شست واژه‌ها خیلی زودتر از خودتان از اتفاق خبردار می‌شود؛ درست همان وقت‌هایی که خودتان هیچ حواس‌تان نبوده، واژه‌ها آن‌قدر بین‌تان رفت‌وآمد کرده‌اند و صیقل خورده‌اند که بی‌سروصدا یکی شده‌اند. یکی از شب‌هایی که بی‌خواب شده‌اید و بیدار نشسته‌اید به حرف زدن، واژه‌ی منحصربه‌فرد خودتان را از دهانش می‌شنوید، کمی مکث و چند ثانیه سکوت می‌کنید، بعد یک‌دفعه مچ خودتان را می‌گیرید و تازه دوزاری‌تان می‌افتد که لابه‌لای واژه‌هایتان چیز دیگری هم جابه‌جا شده است و شما نفهمیده‌اید؛ جابه‌جا که نشده، خزیده، چنان نرم و ملایم سُر خورده که نه توجه‌تان را جلب کرده و نه توی ذوق‌تان زده. کم‌کم که هشیار شوید می‌بینید فقط واژه یکی نکرده‌اید، تنها واژه نداده‌اید و واژه نگرفته‌اید، دلی هم رفته از طرفین به طرف مقابل‌شان با کلمات و ای‌وای... واژه‌ها رفته‌اند و با خودشان دل برده‌اند، دل‌بری کرده‌اند. واژه‌ها خیلی زودتر از خودتان از اتفاق خبردار شده‌اند. واژه‌ها خودشان خبر شده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر