یه بچهای بود تو همبازیای بچگی من که تعریف میکنن هروقت میخواستن چیزیُ ازش بگیرن و اونم نمیخواسته بده فوری میکرده تو دهنش. الان اگه به من باشه، همین حالا که خرس گندهای شدم برای خودم، هرچی خیلی دوست داشته باشمُ میخورم که کمپلت مال خودم شه؛ بره تو دلم، همونجا مخفی بمونه که دست کسی بهش نرسه.
قبلنا میخواستم بشینم روش که کسی بهش دست نزنه، الان ولی فکر میکنم وقتی بخوریش جاش امنتره تو دلت.
قبلنا میخواستم بشینم روش که کسی بهش دست نزنه، الان ولی فکر میکنم وقتی بخوریش جاش امنتره تو دلت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر