یک بار هم وقتی جوان بودم بین عقل و دلم گیر کردم؛ نوزدهبیست سالام بود.
ـ خب؟
تو بین سیب و پرتقال کدام را انتخاب میکنی؟ من ادامهی تحصیل دادم.
ـ بعدش؟ بعدش چه شد؟
انصراف دادم دختر جان. حوصلهی درس نداشتم.
ـــ بخشی از یک داستان نوشته نشده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر